روزشمار جریانات زایمانم و تولد پسرم
در این پست همه ی جریانات این چند مدته که نبودم و با قید تاریخ مینویسم ببخشید مامانی که دیر آپ کردم: اردیبهشت: من از پارسیان رفتم بندرعباس که پیش خانوادم باشم برای زایمان. همون روز عصر رفتم سونو و دکتر گفت شما رو پا تشریف دارید. کل این هفته رو میرفتم مطب تا دکتر سونویی که من روز شنبه انجام داده بودم وببینه و تکلیف من مشخص بشه اخه با شرایط شما دیگه امکان زایمان طبیعی نبود و مامان شجاعت بشدت از سزارین میترسید. اما دکتر من و نمیدید و مدام بهانه میاورد که وقت ندارم و در همین گیر ودار خیلی اتفاقی با دکتری دیگه آشنا شدم به نام خانوم دکتر مهرانگیز امیری که همسایه ی مامانم اینا بود و ایشون شدن دکتر من برا...
نویسنده :
maman zahra
17:52